eBook
Available on Compatible NOOK devices, the free NOOK App and in My Digital Library.
Related collections and offers
Overview
سخنی با خوانندگان
کتاب حاضر یک رمان تاریخی است. خصوصیت برجستهی این رمان آن است که به دور از گرایشات ارتجاعی و آخوندی به رشتهی تحریر درآمده. شاید اولین اثر در نوع خود باشد. تلاش این کتاب آن است که سرگذشت یک برهه از تاریخ را با زبانی فاخر و ادبی به تصویر بکشاند. وقایع این کتاب از ماجرای لو رفتن و دستگیری حجربنعدی، توسط مأموران معاویه آغاز شده و در شهر کوفه ادامه مییابد. مرگ معاویه، به قدرت رسیدن یزید، بیعت نکردن حسینبنعلی با او و ماجراهای پس از آن، از جمله حوادث روز عاشورا و ... بخشهای دیگری از این رمان هستند.
در این کتاب تلقی شما از زینب و زنان و دختران عاشورا دگرگون خواهد شد. این نخستین رمانی است که از سوی یک مخالف سرسخت ولایتفقیه و حاکمیت آخوندی در ایران، بر علیه تلقی واپسگرایانه از عاشورا نوشته میشود.
به کسانی که میخواهند، به دور از متون ارتجاعی و مخدوش و آغشته به جهل و خرافه، تصویری داستانی از بخشی از تاریخ به دست بیاورند، توصیه میشود این کتاب را بخوانند.
نگارنده، تمام عمر با ارتجاع مذهبی و حاکمیت توبهفرمایان دینفروش ـ با افتخار تمام ـ چنگ در چنگ بوده و خواهد بود. بنابراین کتاب حاضر را با این هدف ننگاشته که بر میراث به جعل و جهلآغشته و خرافهآفرین صاحب دکانهای عاشورا برگی دیگر بیفزاید. صاحب این قلم ناچیز هرگز بر آن نبوده است که «مقتل»ی دیگر بیافریند؛ از آن جنس که آخوندهای قاتل امامحسین و آزادیخواهان پیرو او فراوان در چنته دارند. آوخ! که از این کار همواره بیزار بوده و خواهد بود؛ زیرا نیک میداند امام حسین به پا نخاست تا میراث قیام او به خوراکی برای تنورهکشیدن موحشترین نوع بنیادگرایی مذهبی تبدیل شود.
قیام سرور شهیدان برای این نبود تا ۱۴قرن بعد از او در ایران چوبههای دار برپا شود و در شهر شهر این کشور ماتمزده به نام او، «سرها بریده بینی، بیجرم وبیجنایت».
امام حسین خود، خاندان و تمام یاران وفادارش را فدا نکرد تا به نام او آزادی به خون کشیده شود، جنایت بر کرسی قضاوت بنشیند. ریاکاری و سالوس در روز روشن حقیقت سر ببرد. ثروتهای خدادادی ایران به موشک و بمب تبدیل شود و کودکان کشورهای دیگر را به خاک و خون بکشد و سلسله جنایتهایی صورت گیرد که روی عبدالملکبنمروان و حجاجبنیوسف ثقفی را سفید گرداند.
اگر «امیرالمؤمنین!» یزید فقط سرحسین و ۷۲تن از یارانش را بر نیزه کرد و در شهرها چرخاند، «امام!» خمینی با یک فرمان دستنویس و چندسطری، ۳۰۰۰۰تن از آگاهترین جوانان ایران زمین را در تابستان۶۷ به چوبههای دار سپرد.
***
این کتاب برای آن نوشته شده تا از حماسهی عاشورا، شائبههای ارتجاعی را بزداید و در قالب یک رمان تاریخی، به نسلهای جدید ایران که از حسین و زینب کمتر شناخت دارند یا شناختهای آنان دورنمایی مخدوش، ارتجاعی، غرضآلود، تجارتمآبانه و متأثر از بلندگوهای رسمی حاکمیتی به نام «جمهوری اسلامی» است، بگوید که حسین و زینب و سر سپارندگان به آنان، آزادیخواهان بلندنظر و انقلابی زنان و مردانی بودند که در برابر «خلیفهی مفترضالطاعه!» و «ولی فقیه» عصر خویش ایستادند و با فدای همه چیز خود اجازه ندادند استبداد زیر پردهی دین خود را نمایندهی خدا و پیامبر جا بزند.
حسین نه در سمت حاکمان مستبد، زورگویان اریکهنشین و خلیفههای اسلامپناه که همواره آموزگار قیامکنندگان و برشوریدگان بر نظم سیاه بوده است.
امامحسین را از تاریخ بگیریم، چه چیز دیگری باقی میماند به جز حاکمیت زور، خرافه و زنجیر؟
حسین پیامبر جاودان آزادی است و هر کسی که قدمی برای آزادی برداشته باشد و دلش حتی یک لحظه برای آزادی تپیده باشد، با نام و رسم او آشناست.
...
آیا اینگونه نیست؟
Product Details
BN ID: | 2940155964360 |
---|---|
Publisher: | ?????? ???? ?????? |
Publication date: | 01/25/2019 |
Sold by: | Smashwords |
Format: | eBook |
File size: | 278 KB |
Language: | Persian |
About the Author
Ali reza khalo kakaee is an Iranian poet, songwriter, and Iranian author
This exiled artist is against fundamentalist ruling of Iran.
He comes from a country that taken hostage by reactionary and terrorist mullahs
He could not live in Iran for a different opinion and liberty
He was not allowed to publish their books freely in Iran
Iran's freedom for this progressive intellectual is equal to his life
We publish some of his books for world-wide acquaintance
Your welcome to these books will spread freedom in Iran
علیرضا خالوکاکایی با تخلص (ع. طارق) شاعر، ترانه سرا و نویسندهی آزادی خواه و آوانگارد ایرانی است. او زندگی و قلمش را صرف مبارزه با دولت فناتیستی ایران کرده است. ما جمعی از ادب دوستان، تصمیم گرفتیم ـ بخشی از آثار او را که در اینترنت موجود است ـ بدون دخل و تصرف و با رعایت قوانین کپی رایت، باز نشر و منعکس کنیم. امیدواریم بتوانیم آثار سایرین هنرمندان مردمی و در تبعید را نیز در آینده در نوبت انتشار قرار دهیم.
این هنرمند ایرانی مخالف با بنیادگرایی مذهبی، بر اساس خاطراتی که در کتاب «من و برفهای سهیل» نوشته، در سال ۱۳۴۱ در یک خانوادهی فقیر در شهر سنقر کلیایی به دنیا آمد. به نقاشی و کتاب علاقه وافر داشت. در ۱۴سالگی یک مجموعه قصه برای کودکان نوشت. در ۱۵سالگی با خواندن کتابهای دکتر علی شریعتی، صمد بهرنگی و دفاعیههای مهدی رضایی به دنیای مبارزه و سیاست قدم گذاشت و همراه با جوانان آزادیخواه و انقلابی شهر به فعالیت زیرزمینی روی آورد. با شروع تظاهرات دانشآموزی علیه شاه در سال ۱۳۵۷ به آن پیوست و در سرنگونی دیکتاتوری نقش فعال داشت. با تأسیس جنبش ملی مجاهدین به عضویت در آن درآمد. در سال ۱۳۶۰ با تأثیرپذیری از جان باختن تعدادی از دوستانش به سرودن شعر متمایل شد. به دلیل مخالفت با دیکتاتوری ولایت فقیه و استبداد جدید در زیر پردهی دین زندگی مخفی اختیار کرد. در سال ۱۳۶۵ از طریق غیرقانونی از ایران خارج شد و به مقاومت سازمان یافته علیه دیکتاتوری پیوست.
او در بارهی زندگی مخفی خود در مقدمهی کتاب سکوت آبی ماه، دومین مجموعه شعر خود، اینچنین نوشته است:
«آن سال به دلیل فشارهای عظیم روحی، تنهایی در پشت درهای بسته و پنجرههای تاریک، در به دری و آوارگی و تحت تعقیب بودن به وسیلهی پاسداران، و زیستن ۲۴ساعته در وضعیت آمادهباش، تازه به شعر روآورده بودم و داشتم در کنار فعالیتهای سیاسی، آن را تجربه میکردم. البته آشناییام با ادبیات و نیز داستاننویسی به ۱۴سالگیام برمیگردد؛ یعنی ۵سال زودتر از خطرکردن ناشیانه در وادی شعر. شعر را نه برای شاعر شدن و بودن یا چاپ کتاب، که سنگ صبوری میدیدم که میتوان دلزمزمههای مکنون را با آن در میان نهاد.
روزهای سیاهی که بر روشنفکران و آزادیخواهان ایران در حکومت ولایت فقیه گذشته و میگذرد، قابل بازگفتن نیست.
اگر روزی سلطان محمود غزنوی در پاسخ به خلیفهی عصر خویش میگفت: «من از بهر عباسیان انگشت در کردهام در همهی جهان و قرمطی میجویم و آنچه یافته آید و درست گردد بردار میکشند...» روح الله الموسوی الخمینی، خود خلیفه بود و امرش مطاع، او آزادیخواهان و دگراندیشان عصر خود را «منافق»، «مرتد»، «مهدورالدم»، «محارب»، «یاغی» و «باغی» خوانده و فتوای او برای کشتار زندانیان سیاسی در تابستان۶۷ این بود:
«رحم بر محاربين ساده انديشی است، قاطعيت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول ترديدناپذير نظام اسلامی است، اميدوارم با خشم و كينهی انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضايت خداوندمتعال را جلب نمائيد، آقايانی كه تشخيص موضوع به عهدهی آنان است وسوسه و شك و ترديدنكنند و سعی كنند [اشداء علی الكفار] باشند.»
به پای دارندگان چوبههای دار و جلادانش که گویی این میزان از درندهخویی را ظرفیت نداشتند، با دستهای مرتعش، از طریق احمد خمینی رقعهیی نوشته و شک خود نسبت به شامل بودن حکم در مورد همهی زندانیان را، در سوالی ضمیمهی این حکم کردند. پاسخ آنها به سرعت داده شد:
«هر كس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حكمش اعدام است، سريعا دشمنان اسلام را نابود كنيد، در مورد رسيدگی به وضع پروندهها در هر صورت كه حكم سريعتر انجام گردد همان مورد نظر است.»
آری، من در چنین شرایطی با شعر محرم شدم و به آن رو کردم. پیشاپیش بگویم که این قفسهای رنگین از کلمات، به لحاظ هنری فاقد ارزش هستند. آنچه آنها را در حال حاضر از پاکسازی و به دور ریخته شدن، مانع میشود، خاطرات و خطرات و پارههای عزیزی از عمر هستند که نمیتوان کتمانشان کرد. مطمئن هستم و ایمان دارم روزی خواهد رسید که نسلهای پس از ما، آزادی را تنفس خواهند کرد و آزادی را خواهند اندیشید، در آزادی از آزادی خواهند نوشت؛ این سیاهمشقها برای آنان است.
علیرضا خالوکاکایی (ع. طارق) با اینکه بهطور حرفهای به مبارزه با دیکتاتوری دینی حاکم بر ایران اشتغال داشته اما آثار متعددی در زمینهی شعر و نثر دارد. او از شاعران و نویسندگانی است که پیوسته به نوگرایی باور داشته و هیچگاه در یک سبک درجا نزده است. علاوه بر شعر، داستان کوتاه و رمان، در زمینة وزن شعر و اسلوب نویسندگی تجارب خود را ارائه کرده است. برخی نوشتههای موجز او تم عرفانی ـ فلسفی دارد. نمونههایی از آن را در کتابهای دلگریههای قلم، درنگپارهها و مکث در پرانتز آبی میتوان یافت. او و دیگر شاعران و نویسندگان آزادیخواه و در تبعید، خود را شاعران مقاومت ایران میخوانند
ع. طارق، شعر مقاومت را در یکی از مقالههای خود اینگونه تعریف میکند
«حین نبرد انقلابی ، پیوسته عواطفی به منصهی ظهور میرسند که فرصت پرداختن به آنها نیست؛ از دعای بدرقهی مادری گرفته ، تا سفرهیی نان و پنیر که یک روستایی برای چریک زخمی فراهم میآورد، تا کبوتری که بر لبهی بام یک خانهی تیمی قبل از تسخیر، آرامش ابریشمی خود را جار میزند و تا دانهیی که دستی برای گنجشکان میپاشد؛ قبل از اینکه گلولهیی قلب او را از هم بپاشاند.
لحظاتی هستند؛ لحظاتی نادر و معصوم؛ لحظاتی که چشمان خونی جلاد و نگاههای چوبی نامحرم، آن را نمیبینند؛ لحظاتی که در رژهی زنجیرها و تازیانهها گم میشوند. شعر مقاومت، این لحظات را از زیر غبار فراموشی نجات میدهد و آنها را از خلوت خاطرات آفرینندگان و ناظران آنها بیرون میکشد و با قلم بر انگارهی سپید کاغذ میسپارد تا وجدانهای حساس انسانی، آن را در حال و آینده دریابند.
شعر مقاومت ـ با این تعریف ـ بیان لحظات و صداهای گذرا و فراموش شده است. سوژههای شعر مقاومت، بسیار متنوع و پردامنهاند و عواطف ناب و گستردهیی را در برمیگیرند؛ سوژهها و عواطفی که شاعر مقاومت، یا عاجز از بیان تمامی آنهاست، یا فرصت تصویر آنها را ندارد زیرا خود در متن آتش است و جزیی از جریان متلاطم مبارزه.
آری، شاعر مقاومت، در گرماگرم نبرد سهمگین سرنوشت، مجال روی کاغذ آوردن ندارد او تنها به ثبت حادثهیی در عاطفهی خود بسنده میکند و با قطره اشکی تأثر خود را بروز میدهد تا پیشآیی دقیقهیی چند برای ثبت و تصویر؛ که ممکن است هیچگاه پیش نیاید.»
کتابهای زیر تاکنون از علیرضا خالوکاکایی تاکنون در فضای مجازی به انتشار رسیده است:
شعر:
دیدم خدا میگریست ۹۶ ـ ۱۳۹۳
فرصت آبی شعر ۹۶ ـ ۱۳۹۳
آخرین حرف خزان ۱۳۶۰
آبیترین و سفر ۱۳۷۳
آواز ماهیان ۱۳۶۸
باریدن از ناگهان
تبعید به شعرهای خیس ۶۶ ـ ۱۳۶۵
تپش در میان دو مرگ ۷۶ـ ۱۳۷۳
تکرار تا زیبایی ۶۹ ـ ۱۳۶۸
چامههای فصل خاکستر ۶۵ ـ ۱۳۶۰
در تبعید خاک ۱۳۸۰
سایهها و باد ۷۹ ـ ۱۳۶۷
سکوت آبی ماه ۱۳۶۰
گفتیم نه و ایستادیم ۸۰ ـ ۱۳۷۹
رمان:
آنان که با منند بیایند ـ جلد۱ ۱۳۹۷ـ ۱۳۸۶
آنان که با منند بیایند ـ جلد۲
آنان که با منند بیایند ـ جلد۳
آنان که با منند بیایند ـ جلد۴
داستان کوتاه:
بهار از دیوارها گذشته بود ۱۳۶۷
برفها و سکوت ۱۳۶۴
مقاله و جستار:
بالهای بی قافیه ۱۳۹۳
مترسک و پرندهی نخستین خطر ۱۳۹۷
جوانههای آبی چخماق ۱۳۹۷
چکههای ترد عقیق ۹۸ـ ۱۳۹۷
قیام تا آزادی ۱۳۹۶
میان من و نگاه ۱۳۸۴
تحقیق:
جادوی نوشتن (یادداشتهایی در بارهی نویسندگی) ۱۳۸۳
نبض احساس (آشنایی با وزن یا ریتم در شعر کلاسیک، نیمایی و شعر سپید) ۱۳۸۳
مافیای بیت خامنهای و اهمیت تحریم آن ۱۳۹۸
فلسفی ـ عرفانی:
دلگریههای قلم ۱۳۸۸
درنگپارهها ۱۳۸۹
مکث در پرانتز آبی
خاطره و اتوبیوگرافی:
من و برفهای سهیل ۱۳۸۳
نمایشنامه:
سفر تا اعماق آینه ۱۳۸۳